File

zaara

| اینجا نغمه ها در قالب کلمات آواز میخوانند

؛

| Tuesday 4 June 24

بیشتر حس می‌کنم وسط یک روتین از زندگیمم، اینکه کی بیدار شم و چیکار کنم.‌.

اصلا پیام بدم یا پیام ندم.. اینکه تعریف کنم چی شده یا تعریف نکنم.

همش عادت شده برام.

یه وقتایی یه چیزایی رو حس میکنم و یه وقتایی هیچی حس نمیکنم.

یه وقتایی خسته میشم. از همه‌چی.

کلی طول میکشه خودمو سر پا کنم.

پانسیون بعد ۱۰ ماه دیگه بهم حس خوبی نمی‌ده. دیگه جایی نیست که توش راحت باشم. دیگه نمیدونم واقعا.

حال نمی‌کنم باهاشون‌

| Tuesday 28 May 24

یه جوری از بعضیا بدم میاد که یعنی- 

پشت سرت حرف می‌زنن، دورویی شدید. زیر‌اب زن. ادمای مسخره که مفتشونم نمی‌ارزه. 

بیشعوری ۱۰۰/۱۰۰ 

مسخرگی و لودگی ۱۰۰۰/۱۰۰ 

فقط باید ببینی جوریکه برای خودشون ترحم میخرن.

دروغاشون- من فلان بودم، فلان گذشته رو داشتم. 

من چرا همه رو باور میکنم؟ واقعا چرا؟

ای که در کوچه‌ی معشوق ما می‌گذری، بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش

| Saturday 25 May 24

فکرِ بلبل همه آن است که گُل شد یارش
گُل در اندیشه که چُون عشوه کُنَد در کارش
دلربایی همه آن نیست که عاشق بِکُشَند
خواجه آن است که باشد غَمِ خدمتکارش
جایِ آن است که خون موج زَنَد در دلِ لعل
زین تَغابُن که خَزَف می‌شکند بازارش
بلبل از فیضِ گل آموخت سخن، ور نه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
ای که در کوچهٔ معشوقهٔ ما می‌گُذَری
بر حذر باش، که سر می‌شکند دیوارش
آن سفرکرده که صد قافله دل همرهِ اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
صحبت عافیتت گرچه خوش افتاد ای دل
جانبِ عشق عزیز است، فرومگذارش
صوفیِ سرخوش از این دست که کج کرد کلاه
به دو جامِ دگر آشفته شود دستارش
دلِ حافظ که به دیدارِ تو خوگر شده بود
ناز پروردِ وصال است، مجو آزارش

 -حافظ

141

| Thursday 23 May 24

دیدی ای دل که غمِ عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یارِ وفادار چه کرد
آه از آن نرگسِ جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردمِ هشیار چه کرد
اشکِ من رنگِ شفق یافت ز بی‌مِهری یار
طالعِ بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد
برقی از منزلِ لیلی بدرخشید سحر
وَه که با خرمنِ مجنونِ دل‌افگار چه کرد
ساقیا جامِ مِی‌ام دِه که نگارندهٔ غیب
نیست معلوم که در پردهٔ اسرار چه کرد
آن که پُرنقش زد این دایرهٔ مینایی
کس ندانست که در گردشِ پرگار چه کرد‌‌..

 

-حافظ

کی داره اشتباه میکنه؟

| Saturday 18 May 24

من چرا هرکاری می‌کنم نمیتونم تورو بشناسمت، چرا پر از تناقضی؟ 

بقیه پشت سرت حرف می‌زنن، هیچوقت باورشون نکردم. ولی توهم بهم ثابت نکردی که دروغ می‌گن.

؛

| Monday 13 May 24

اسرار خرابات به جز مست نداند

هشیار چه داند که درین کوی چه راز است..

 

؛

| Sunday 12 May 24

نذارین یه ادم هم دلیل خنده و هم دلیل ناراحتیاتون باشه

چون وقتی که ناراحتتون می‌کنه، هیچکس نیست که شمارو بخندونه

؛

| Thursday 9 May 24

راستش امروز یه انتخاب مهم کردم که نمیدونم قراره چی بشه و چجور پیش بره‌.

تا الان انتخاب هام همه حساب شده بودن و اینم یه انتخاب حساب شده‌ی دیگه‌ست ولی ویژگی مشترک تمام انتخاب هام، نتیجه شونه. که دست من نیست و باید صبر کنم و ببینم چی می‌شه.

مثل این میمونه که من یه بذر پیدا کنم و بکارمش، روزها و شب ها بهش اب بدم بدون اینکه بدونم چی در انتظارمه. اینکه این چه گیاهیه. انتخاب منم دقیقا همینطوریه. فقط باید امیدوارم باشم که بذری که کاشتم یه گل خوشگل باشه. 

؛

| Wednesday 8 May 24

کتاب: نامه های عاشقانه یک اسب

•نامه‌ی صد و چهل یکم:
میدانم آنها ما را در یک اصطبل مشترک تنها نمی‌گذارند عزیزم.
این سرنوشت تمام اسب‌هایی‌ست که مسابقه را می‌بازند
این را امروز فهمیدم، پس از دویدن هزار متر در هشتاد ثانیه.
قول می‌دهم تا فردا، دو پای دیگر در بیاورم. حتی اگر باران افقی ببارد و ما عمودی بدویم.

 

؛

| Tuesday 7 May 24

دارم نمی‌تونم:))) 

چطوری تمرکز کنم اخه.