2020 این چنل یک نفره رو برای خودم ساختم. شروع کردم به نوشتن تمام احساساتم. 
نمیدونستم انقدر طولانی مدت باهام میمونه. اون موقع ها هیچ تصمیمی براش نداشتم، چیز خاصی نمی‌نوشتم شاید روزی یک جمله یا حتی هفته‌ای چند کلمه.
بعدش انگار تبدیل شد به یه مکان امن واسه متن هام، یاداشت یه سری چیزای خاص. یه خونه واسه‌ی خاطراتم.
الان که فکر میکنم می‌بینم از وقتی که تنها بودم خلاء هامو با همینا پر کردم. 
تلگرام شده بود دفتر خاطراتم، وبلاگ یه سرگرمی کوچیک، یاداشت هام جایی بود که برنامه هامو مینوشتم.
اینم گوشه‌ای از متنایی که طی این مدت نوشتم:

شهریور پارسال، شلوغ ترین و پرفشار ترین ماه زندگی من بود. یه سری تغییرات به همراه داشت. من اون موقع ها تلاش میکردم چیزای جدید رو امتحان کنم تا یادم بره حالم چقدر بده و میدونین چیزای جدید موندگار نیستن. اثرش یکی دو هفته میمونه و تو مجبوری بری سراغ یه چیز جدید دیگه تا حواست پرت شه.

یه جوری عادی سازی شده مگه نه؟ 

و من دیگه نمیدونستم سه شنبه ها خودمو با چی سرگرم کنم..

خلاء.

یه روزایی هم خوشحال بودم.

و طبق معمول من در حال تیکه انداختن و تخریب کردن خودم.

میدونستین خرگوشا هم خروپف می‌کنن؟..

 

راستش دلم میخواست چیزای قشنگمو هم باهاتون به اشتراک بذارم. ولی اونا لحظات خاص خودمن و دلم میخواد فقط پیش خودم بمونن. پس اینطوری نبوده که لحظات قشنگ نداشتم. من فقط زیادی روی چیزایی که مال منن حساسم.