با پریا حرف نمی‌زنم، حتی شک دارم بدونه که شنبه تا دوشنبه نیستم. 

به اوین و زورو گفته بودم که دارم برمیگردم ولی از اوین خداحافظی نکردم.

الان که دارم می‌رم خونه فقط میخوام برم پیش بی‌بی و بعدش هم به مبینا سر بزنم و دیگه بیخیال تمام ادمای فامیل. 

کاش سرما نخورم. کاش.